|
نقد مبانی تفکر فمینیسم از منظر آيات و روایات
|
|
عنوان:
|
نقد مبانی تفکر فمینیسم از منظر آیات و روایات
|
نام و نام خانوادگی:
|
کریمه قوی دست
|
گروه:
|
علوم قرآن و حدیث
|
تابعیت:
|
ایران
|
کد تحصیلی:
|
118562
|
محل تحصیل:
|
مؤسسه آموزش عالی بنت الهدی
|
رشته:
|
تفسیر و علوم قرآن
|
استاد راهنما:
|
محمد فاکر میبدی
|
استاد مشاور:
|
سید جعفر حق شناس
|
تاریخ دفاع:
|
10/8/1389
|
تعداد صفحات:
|
193
|
تعداد منابع:
|
175
|
کلید واژه های پایان نامه:
|
نظام تك والدي، مرد سالاري، تبعيض جنسي، هنجار، اندروژني، جنس، جنسيت، روش مرد مدارانه، رنسانس، تشابه ، اگزيستانسياليسم، كمون، معروف، صداقت، نظام سوسياليستي، نظام ماركسيستي، تاريخ زنان، آزارجنسي، انقلاب صنعتي، فئوداليسم، بورژوازي، روشنگري، پسامدرنيته، پساساختارگرايي، عقل گرايي، تجربه گرايي.
|
چکیده پایان نامه:
|
پژوهش حاضر،، نقد و بررسي مباني جنبش فمينيسم از منظر آيات و روايات است.با توجه به عنوان، پژوهش به شيوه توصيفي و تحليلي انجام شده است. همه منابع و مراجع مرتبط با مباني فمينيسم و آموزههاي اسلامي، جامعه اين پژوهش ميباشند.
در پژوهش حاضر با توجه به ماهيت دادهها، طبقه بندي، تحليل، استدلال و نتيجهگيري منطقي آنها صورت گرفته است. گستره و قلمرو این پژوهش مرتبط با حوزه آیات و روایات و نیز آراء و اندیشههای فمینیستها میباشد.
در اين نوشتار، ابتدا كليات تحقيق،تاريخچه فمینيسم،و نحوه شكلگيري آن و امواج سه گانه فمینيسم بررسي شده است، و پس ازآن به بررسي مباني عام و نقد مباحث محوري و نيز بررسي مباني خاص اين جنبش، همراه با نظريه ها و آراء طرفداران اين جنبش پرداخته شده و در بحث آخر به نقد و بررسي مباني خاص و مشترك ميان گرايشهاي فمینيستي به دو صورت نقد برون ديني و درون ديني از منظر آموزه هاي اسلامي پرداخته شده است با توجه به این نوشتار میتوان گفت: مبانی تفکر فمینیسم از اساس با آموزههای وحیانی، آیات و روایات ناسازگار است. و با توجه به تبلیغات گسترده غربیان این جنبش نتوانست گامی مؤثر و عملی برای ارتقای جایگاه زنان بردارد.
واژگان كليدي: نظام تك والدي، مرد سالاري، تبعيض جنسي، هنجار، اندروژني، جنس، جنسيت، روش مرد مدارانه، رنسانس، تشابه ، اگزيستانسياليسم، كمون، معروف، صداقت، نظام سوسياليستي، نظام ماركسيستي، تاريخ زنان، آزارجنسي، انقلاب صنعتي، فئوداليسم، بورژوازي، روشنگري، پسامدرنيته، پساساختارگرايي، عقل گرايي، تجربه گرايي.
.
|
|
|
|